غلامعباس شمس الدینی را همه به عنوان یک خبرنگار اصلاح طلب در هرمزگان می شناسند.شمس الدینی که همیشه برای خانواده ی بزرگ مطبوعات هرمزگان یک برادر دلسوز بوده در سطح استان با ندای هرمزگان ، ارمغان بندر ، خبرگزاری مهر همکاری داشته اما با سفیر جنوب از اولین شماره منتشر شده همکاری داشته و همچنان نیز دارد . مطالب وی بارها و بارها در روزنامه ایران ، آریا ، جامعه مدنی ، امید جوان و سرنخ همشهری منتشر شده است.وی ارتباطات بسیار خوبی با تمامی اهالی مطبوعات دارد به طوری که بدون شک هرجا که برای خانواده ی مطبوعات هرمزگان مشکلی باشد ، وی آمادگی خود را برای پیگیری آن مشکلات اعلام میکند.مطبوعاتی ها حساب ویژه ای را بر روی شمس الدینی باز می کنند و انصافا هر جا که وی ورود کرده ، پیگیری های بسیار مفیدی نیز انجام شده.در ادامه ی سلسله گفتگوهای هرمزگان تودی در خصوص مشکلات نشریات استان هرمزگان در گام ششم به سراغ غلامعباس شمس الدینی رفتیم و نظرات او را جویا شدیم. |
به عنوان اولین سوال اگر لطف بفرمایید خودتان را معرفی بفرمایید ممنون میشیم
در آغاز کلام خدمت جنابعالی ، اهالی رسانه و مردم شریف سلام و عرض ادب دارم ورود رسانه های مکتوب و مجازی جدید را به عرصه رسانه های استان تبریک عرض می کنم و از شما که این فرصت را دراختیارم قرار دادید تشکر می کنم . غلامعباس شمس الدینی ، سردبیر سفیر جنوب و خبرنگار خبرگزاری مهر هستم .نشریه سفیر جنوب ۵اسفند ۱۳۸۰با مجوز اداره کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با گستره توزیع استانی به صاحب امتیازی سید علی ذوالقدر و مجموعه ای از دوستان مطبوعاتی مثل مسعود پاکزاد ، سید علی علوی ، علی نظری ، حسن داوری ، مرحوم محمد علی موحدی مرحوم دکتر محمود محمود زاده و بنده کار را آغاز کردیم .رویکرد و سیاست مدیران نشریه مبتنی بر تفکر اصلاح طلبی است ولی در انتشار نشریه همواره سعی کرده ایم صدای مردم باشیم و البته بازخوردی که داریم بحمدالله نشان می دهد در این راستا گام برداشته ایم .شعار محوری ما “سفیر جنوب به هرمزگانی آباد می اندیشید “و براین عهد همچنان پای بندیم .
اگر بخواهیم مشکلات نشریات استان هرمزگان را دسته بندی کنیم ، اولین مشکلی که به نظر شما بیشترین تاثیر منفی به روی فعالیت حرفه ای نشریات دارند چیست؟
مهمترین مشکل مطبوعات استان نبود نظام چاپ ، نشر و توزیع درست و منطقی است که بخشی عمده ای از آنهم مالی است . مشکلات مطبوعات را در زمینه توزیع آگهی ها به دو دسته تقسیم می کنم اول وجود رانت قوی در اعطای آگهی ها به نشریات خاص در تهران علیرغم اینکه نمایندگان روزنامه ها در استان هستند.
حجم عظیمی از آگهی ها توسط شرکت ها و کارخانجات و دستگاههای دولتی مستقیم به تهران و روزنامه های خاص ارسال می شود که روزنامه های استان و البته نمایندگان روزنامه های سراسری از آن اطلاعی ندارند.
من استدعا دارم متولیان فرهنگ و ارشاد بررسی بفرمایند سالانه چه تعداد آگهی معاملات از هرمزگان منتشر می شود و چه تعداد در اختیار روزنامه های استان یا نمایندگان روزنامه های سراسری در استان قرار می گیرد حال آنکه ۷۰درصد آگهی ها حق رسانه های استان است .
دوم ما دچار خودخوری شده ایم یعنی حالا که این اجحاف در سطح کلان صورت گرفته ، هرکه زورش بیش آگهی اش بیشتر است .
روند خطرناکی است
این اتفاق باعث شده بیش از ۲۰و اندی هفته نامه با مشکل جدی انتشار روبرو شوند . چنان پیگیری کردند و رفتند و آمدند تا بخشنامه ممنوعیت اعطای آگهی ها به هفته نامه ها از سوی اداره کل بازرسی استان به دستگاهها ابلاغ شد .
ضرب المثلی داریم که می گوید :” آب که به سر رسید بچه زیر پا “.به نظرم برخی بزرگان رسانه استان در صدد پیاده سازی نظام ارباب رعیتی هستند که هفته نامه رعیت بعضی ها بشوند قطعا اگرچاره اندیشی نشود باید به تفکرات مرداک گونه رسانه ای در استان تبریک گفت چرا که با تعطیلی هفته نامه ها به آنها آگهی بیشتری می رسد .
بحث سامانه اعطای آگهی ها هم این روزها به معضلی جدی تبدیل شده است من شش ماه قبل از اجرایی شدن عرض کردم این سامانه هرگز عدالت را در توزیع آگهی ها هدیه نخواهد کرد تنها موجب فاصله بین دستگاههای دولتی و رسانه ، حذف شدن (نمایندگان)خبرنگاران رسانه های سراسری در استانها ، تکثر امضای طلایی در ارشاد ، و پر شدن جیب تهران نشینان خواهد شد ولا غیر .
باید این سامانه بومی سازی شود. یعنی نمایندگان رسانه های سراسری از اختیار تام وصول مطالبات و واریز به حساب خودشان برخوردار شوند و از طرفی نظام رتبه بندی درست و شفاف بر همه رسانه ها (روزنامه و هفته نامه وماهنامه و…..) حاکم گردد . نظر دستگاههای اجرایی در اعطای آگهی در نظر گرفته شود البته نظارت شود که یک روزنامه از سیری سوهاضمه و دیگری از نداری ،ضعف نگیرد .
اما در نگاه کلی مشکلات چاپ و نشر ، توزیع ، حمایتهای دولتی در قالب یارانه و …..باید اقدام عاجلی صورت گیرد الان نشریات هرمزگان پایا پای با چاپخانه ها معامله می کنند در حالی که وصول مطالبات آنها زمان یک تا چند سال را سپری می کند.
اگر در خصوص مشکلات دیگر نشریات هم اگر توضیح بدید ممنون میشویم.
معتقدم مشکل محتوا و کنار رفتن نویسندگان خوب و توانمند هرمزگانی علیرغم رشد تکنولوژی پابر جاست . ما در زمینه ادبیات ، فرهنگ و هنر ، گزارش ، سیاست و ورزش نویسندگان توانمندی داریم چرا آثارشان درمطبوعات هرمزگان چاپ نمی شود جای موسی بندری ، محمد خطیب زاده ، ابراهیم پشت کوهی ، علی رضایی ، غلام وکیلی ، یوسف ملایی ، عباس رفیعی ، محمد حسین رفیعی ، دکتر غلامرضا زعیمی ، منصور نعیمی وسایر نویسندگان توانمند استان که قلمشان در حوزه خودشان معجزه می کند ، کجاست ؟
راه حل بیرون رفتن از این مشکلاتی که عنوان کردید چیست؟
اول از همه راه برون رفت از وضع موجود را طرح جامع توسعه رسانه های استان می دانم که باید متولیان فرهنگی و دولتمردان با کسب نظرات اهالی رسانه یک سند جامعی برای توسعه رسانه های استان تدوین ، طراحی و عملیاتی کنند .
در این راستا “هرکسی از ظن خود شد یار من ” یعنی وقتی سند یا طرح جامعی نباشد مثل دیدن فیل در تاریکی است هرکس گوشه ای از آن را می بیند . یکی فیل را بادبزن تشبیه می کندو دیگری آنرا ناودان می داند .
دوم اینکه درد را درست بشناسیم بعد نسخه بپیچیم درد مطبوعات یا تشخیص داده نشده یا می خواهند داروی اشتباه به خوردش بدهند فکر می کنم باید درست تشخیص داد و مسیرش تدوین یک نقشه راه است که در آن به همه موارد اعم از نقاط قوت و ضعف ، وضعیت فعلی ، و آینده مطبوعات و حتی مشکلات و آسیبهایی که فعالان رسانه و مدیران جراید ونشریات و خبرگزاریها با آن روبرو هستند مورد توجه قرار گیرد .
این روزها شاهد اختلافات بسیار زیادی در حوزه ی رسانه های مکتوب هستیم ، به نظر شما چرا این مشکلات به وجود آمده ؟
اختلاف سلیقه در حوزه رسانه طبیعی است همانطور که در جامعه هم وجود دارد اما وقتی این اختلافات به سطح افکار عمومی برسد و با بی اخلاقی همراه باشد دیگر زیبنده رسانه های ما نیست.
هم امام جمعه محترم موقت ، هم استاندار معزز هم معاونت سیاسی ، امنیتی واجتماعی هرمزگان و همه دلسوزان عرصه رسانه بر این موضوع صحه گذاشته اند .
بکار بردن الفاظی مثل غوغا سالار،شارلاتان ، جاعل ،به کسانی که با همه وجود به فعالیت رسانه ای عشق می ورزند تأسف بار است .
یک وقتی این الفاظ از سوی یک جوان ناپخته اگر بکار رود خیلی درد آور نیست ولی اگر این الفاظ از کسانی که مدعی لیدری و رهبری رسانه های ما هستند صادر شود ،قابل فهم و درک نیست و باید به حال رسانه هایمان تأسف بخوریم.
آموزش و پرورش اینهمه بر نقش الگویی معلم تاکید دارد ، شما که قرار است فرهنگ عمومی را تقویت کنید و به نوعی مثل آموزش و پرورش رسالتی مهم برعهده دارید چرا ؟
معتقدم بهترین راه ،پایان سلطه و دخالت دولت منظورم وزرات فخیمه ارشاد اسلامی بر تشکلهاست .
بخدا قانون روشن گفته دولت حق ندارد بر روند شکل گیری و فعالیت تشکلهای صنفی دخالت کند.بله دولت حق نظارت دارد و قانون هم این نظارت را مشخص کرده است .
اگر آقایان اجازه دهند ما خودمان راه حل را میدانیم اما تاوقتی این وضعیت حاکم باشد اختلافات شدیدتر هم خواهد شد . من انتخاباتی که پشت پرده تصمیماتش گرفته شود ، فقط ۲۰درصد رسانه ها در آن حضور داشته باشد را قبول ندارم خانه مطبوعات باید برآیند همه اهالی رسانه فارغ از سلیقه ها باشد و انتخاباتش دموکراتیک و با نظارت قانونی برگزار شود .
حق نیست خبرنگارانی مثل عباس رفیعی ، خانم بیژنی که فکر کنم شب بدون خبر ندارد ،ودهها خبرنگار دیگر که با همه وجودشان در این عرصه فعالیت دارند را با بهانه واهی مطابق اساسنامه کنارگذاشته شوند .
آقا بخدا اساسنامه بلا تشبیه وحی منزل نیست یک مجمع عمومی گرفته شود و این بندهای عجیب و غریب را حذف کنید بگذارید خانه مطبوعات یک تشکل صنفی مورد قبول همه باشد .
خدا می داند هرگز نمی گویم فلان کس باشد یا بهمان کس نباشد .هرکس رای آورد منتخب همه ماست اما رای واقعی همه اصحاب رسانه ،نه رأیی که موجب لطیفه گویی اهالی رسانه شود . آقای وزیر ارشاد عزیز بگذارید خودمان تصمیم بگیریم همین .
راه حلی برای خروج از این مشکلات پیشنهاد دارید ؟
راه حل منطقی این مشکل پایان دادن بر تمامیت خواهی و تفکرات مرداکیسم در عرصه رسانه ها ، بازگشت همه به قانون ، برگزاری انتخاباتی مورد قبول اکثریت ، پرهیز از له کردن و خرد کردن همدیگر را پیشنهاد می کنم
عملکرد مدیرکل فرهنگ و ارشاد رو در بخش مطبوعات چطور ارزیابی می کنید؟
|
حرف آخرتون چی هست؟
در پایان از محضر استاندار محترم ،نمایندگان محترم مجلس ، مدیرکل محترم بازرسی استان و دیوان محاسبات استدعا دارم به مشکل بوجود آمده برای هفته نامه کریمانه توجه کنند . بالاخره ما ۱۵سال آگهی های معاملات را در هفته نامه منتشر کرده ایم حتی یک مورد از آن با تخلفی همراه نبوده است . من فکر می کنم خدا را خوش نمیاید ۱۰۰فعال رسانه ای هفته نامه ها آنهم در نظام مبتنی بر عدالت حضرت علی (ع) و دولت منادی امید در جامعه ،از کار بیکار شوند خاموش شدن چراغ یک نشریه یعنی خاموش شدن صدای مردم مردم .
اجازه دهید در هوای جامعه هفته نامه ها هم تنفس کنند .
قطعا وقتی اینها تعطیل شدند هر اقدامی نوشداروی بعد از مرگ سهراب خواهد بود . از جنابعالی و همه کسانی که این گفتگو ی طولانی را تحمل کردند تشکر می کنم و از خداوند بزرگ سعادتمندی ، سلامت و طول عمر باعزت را برای مردم عزیز و موفقیت را برای دولت تدبیر و امید مسألت دارم